پ.ن۱:روزای اخر خونه نشینیه و من بیشتر از همیشه میل به موندن زیر پتو دارم.
دوست ندارم برگردم دانشگاه
دروغ چرا.دوست دارم ولی میترسم.بچگانه است میدونم.
به خدا که میترسم.
میترسم برگردم و باز هم وضعیت دو ماه گذشته برام تکرار بشه.
وقتی یاد اون روزای خوب میفتم دلم میگیره و میگم ای کاش خیلی جاها دلت رو نمیشکستم.

پ.ن۲:نزدیک ولنتاین داریم میبینیم بعضیا چقدر سریع رنگاوارنگ میشن.
دل بعضیا دل نیست که لعنتی حرمسرا س. :/
پ.ن۳:عشق رو گدایی نکنید.هیچ ادمی ارزش اینکارو نداره
پ.ن۴:ولنتاین مال خارجی هاس؟!ما یه هم اتاقی فوق حزب اللهی داشتیم با نامزدش هر سال جشن میگیرن کادو میدن به هم :/
پ.ن5:کلی حرف داشتم بزنم بهت.نشد.نخواستی.مزاحمت بودم میدونم ولی یه روزی بهت میگم.
پ.ن6:سه ساعت قبل حرکت استوری گذاشتی میدونم که میدونی ؛)
کاش منم میتونستم برات استوری بزارم بگم:
ای کاش به کسی چون خودت دچار شوی که بی قرار نباشد که بیقرار شوی.
پ.ن7:هیچ وقت از گفتن احساساتتون به کسی که دوستش دارید نترسید
فکر نکنید تا ابد برای اینکار فرصت دارید
پ.ن8:خلاصه اینکه اگه میبینی هر بار میبینمت فقط بهت خیره میشم
اگه میبینی همش غر میزنم.بهانه تو رو میگیرم.آخه بدجور دلم برات تنگ شده.کاش زودتر این سکوت مزخرفت که از هم دورمون نگه داشته رو تموم کنی.کاش.
من برایت مینویسم چه هوایی چه بارانی.تو بخوان
چقدر جایت کنارم خالی ست.



مشخصات

آخرین جستجو ها